شهید سید مجتبی علمدار
هر وقت از سر کار میومد ، یه راست میرفت توی اتاقش دراز میکشید
روی پتو . از این پهلو به اون پهلو هر کار میکرد آروم نمیشد.
گریه میکرد از بس درد داشت .
میرفتم کنارش ، میگفتم : "مادر ، بذار تا پهلوت رو بمالم ،
شاید دردش آروم بگیره "میگفت : " نه مادر جان
این درد ارث مادرم حضرت زهراست ، بذار با همین درد به آرامش برسم ."
شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات...
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم واهلک اعدائهم اجمعین
اللهم ارزقنا توفیق شهادة فی سبیلک
خدایا ما را قدر دان خون شهدا و ادامه دهنده راه امام و شهدا قرار بده
- برچسب ها: حضرت زهرا س، مادر، ارث، درد، شهدا، شهید علمدا،
-